جمعه های انتظار

  • خانه 
  • تلنگر ♥️#خدا_جان  معرفت مهدوی  آرامش رسیدن به خدا داستان  
  • تماس  
  • ورود 

نامه_به_مادرم

20 دی 1401 توسط ذاكري

وقتی چشم به جهان گشودم. با قلب کوچکم، مهربانی‌های تو را می‌فهمیدم و دیدم که با خوشحالی‌ام لبخند به لبت می‌آمد و با ناراحتی‌ام گریستی. آن وقت بود که فهمیدم تو تنها کسی هستی که دلسوز و خیرخواه من هستی و خوشبختی حقیقی را برایم خواستاری.
همیشه لالایی‌های دلنشنین تو را در ذهنم به خاطر دارم، همان صدای قشنگی که همواره مراقب نگرانی‌ها و دل آشوبی‌هایم است. امیدوارم که بتوانم پاسخگوی کمی از محبت‌هایت باشم.
مادرم نمی‌دانم معنای نامت را در کدامین واژه جستجو کنم؟ در پرتوی خورشید ؟ در طراوت گل‌ها؟‌ تو سرمشق تمام خوبی‌ها هستی. دلم می‌خواهد خورشید را تقدیم نگاه مهربانت کنم. ستاره‌های آسمان را فرش زیر پایت کنم. بلکه کمی از خستگی‌هایت را کم کنم.
مادر وقتی از تو حرف می‌زنم احساس می‌کنم به خدا نزدیکترم چرا که تو مظهری از رحمت خدایی و وجودت خدایی است و وقتی نام مقدست را بر زبان می‌آورم دوست دارم که تمام عشق‌های دنیا را نثارت کنم.
مادر تو تمام شادی‌هایت را به پای من ریختی و من تمام غم و غصه‌هایم را برایت آوردم تا نفس دارم و در آن دنیا هم آرزویم دیدن روی زیبای توست.‌ پروردگارا! کمکم کن تا در مقابل مادرم همواره افتاده و بدون غرور باشم. کمک کن تا هرگز دلش را نرنجانم و آزارش ندهم. امیدوارم که بهترین‌ها را برای گل زیبای زندگی‌ام فراهم کنم.

تقدیم به مادرم فرشته زندگی‌ام 😘 😍

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

جمعه های انتظار

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس