جمعه های انتظار

💎 جواب کامل شبهه چرا دختر و پسر نباید باهم دوست باشند؟

🔶 اول: همه افراد به خاطر نوع آفرینششان نیاز به جنس مخالف دارند، علت این نیاز همانطور که خدا در قرآن فرموده رسیدن به آرامش است.

🔻 آیا ارتباط بین دختر و پسر ما را به آرامش می‌رساند؟

🔻 طبق تجربه‌ای که بدست آماده و قابل مشاهده است هرگز این آرامش شکل نمی‌گیرد.
چون این رابطه در چهار چوب هیچ قانونی نیست، خیانت در ارتباط دختر و پسر بسیار زیاد است یا اینکه اگر هریک از طرفین مورد بهتری دیدند به راحتی از هم دلزده می‌شوند.

🔷 دوم: یکی از دلایل اشتباه بودن این رابطه ایجاد سوء ظن است. فکر کنید فردا ازدواج کرده‎‌اید و در نوجوانی رابطه داشته‌اید همیشه نسبت به طرف مقابل شک دارید که نکند او هم با یک نفر در ارتباط بوده یا اینکه الان در ارتباط باشد و موجب دلسردی در زندگی می شود.

🔻 به همین دلایل و دلایل دیگر که به صورت تیتر وار در زیر آمده است اسلام این ارتباط را حرام اعلام کرده است:

🔻 سلب آرامش

🔻 ایجاد استرس

🔻 سوء استفاده پسران

🔻 ایجاد روحیه شکاک

🔻 اختلال در زندگی آینده و عدم اعتماد به همسر آینده

🔻 بی آبرویی فرد

🔻 افتادن در دام شیطان

🔻 عدم تمرکز و افت تحصیلی

🔶 سوم: باید توجه داشت که حیا و عفت در دوران نوجوانی مایه امنیت و آرامش و رستگاری است.

💎 به داستان زیر توجه کنید حضرت موسی علیه السلام با حیای خود در بدترین شرایط موجب شد که زندگی و کارش شکل بگیرد.

🔻 داستان حیای موسی علیه السلام و دختر شعیب علیه السلام:

🔸 آن هنگام که حضرت موسی علیه السلام از مصر به مدین آمد،دخترانی را درکنارچاه دیدکه می‌خواستند برای گوسفندان خود از چاه آب بکشند، آن‌ها را کمک کرد بی آنکه به آن‌ها نگاه کند، آن‌ها دختران شعیب پیامبر علیه السلام بودند.

🔹 نزد پدر آمدند و از حضور شخص غریبه مهربان و با حیا(موسی علیه السلام)خبر دادند. حضرت شعیب علیه السلام یکی از دخترانش را نزد حضرت موسی علیه السلام فرستاد تا او را به خانه‌اش دعوت نماید، دختر نزد موسی آمد و دعوت پدر را به او ابلاغ نمود، حضرت موسی علیه السلام پذیرفت و حرکت کرد. درمسیر راه برای اینکه دختر شعیب علیه السلام خانه خود را به موسی نشان دهد، جلوتر از حضرت موسی علیه السلام به راه افتاد و باد لباس او را جابجا می کرد، حضرت موسی علیه السلام این کار را خلاف عفت و غیرت دید، به دختر شعیب علیه السلام فرمود: تو پشت سر من راه بیا، هرجا که من در راه رفتن خطا کردم (تو با انداختن سنگ) مسیر راه را به من نشان بده. زیرا ما قومی هستیم که به پشت سر زنان نگاه نمی‌کنیم.

🔸 دختر همین کار را کرد چرا که این دختر، تربیت شده پیامبری چون حضرت شعیب علیه السلام بود، حیا و عفت داشت چنانچه قرآن در تمجید او می‌فرماید: «فَجَاءتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاء؛ یکی از آن دو دختر به سراغ موسی علیه السلام آمد، درحالی که با نهایت حیا و عفت گام بر می‌داشت» (قصص/25).

🔹 از آنجا که دختر شعیب علیه السلام، حضرت موسی علیه السلام را به هنگام بیرون کشیدن از چاه، انسانی نیرومند یافته بود و در مسیر راه پاکی و امانت داری او را آزموده بود، تا آنجا که حاضر نشد دختر جوانی، پیش روی او راه برود از این رو که باد لباس او را جابه جا می‌کند، یا حاضر نیست به پشت سرزن نگاه کند.

🔸 هنگامی که نزد پدر رسید به پدر گفت:« یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ؛ پدرم! موسی را استخدام کن، زیرا بهترین کس را که می‌توانی استخدام کنی، کسی است که نیرومند و امین باشد» (قصص/26).

🔹 سرانجام شعیب علیه السلام، حضرت موسی علیه السلام را چوپان خود کرد و دخترش را همسر او نمود و اموال فراوان در اختیارش گذاشت.

♦️ چهارم: هر کاری که انسان انجام می‌دهد به خاطر رسیدن به آرامش است. شما ریشه عدم آرامش گناهان با وجود لذت ظاهری را چه می دانید؟

📎
📎 #نوجوان
📎 #پاسخ_به_شبهات
📎 #دوستی_دختر_پسر