جمعه های انتظار

  • خانه 
  • تلنگر ♥️#خدا_جان  معرفت مهدوی  آرامش رسیدن به خدا داستان  
  • تماس  
  • ورود 

خاطره ایی به یاد ماندنی 

09 آذر 1401 توسط ذاكري


خاطرات تلخ و شیرین 😌

اولین سالی که سطح دو حوزه رو تموم کردم
مدیر مدرسه راهنمائی روستامون بهم پیشنهاد ائمه جماعت مدرسه رو دادن. منم اول با شک و دو دلی پذیرفتم و طبق مراحلی وارد مدرسه شدم و شدم روحانی مدرسه 🤗
بچه‌ها رو به نماز دعوت کردم چند نفری قبول کردن و منم شادان که میخوایم نماز جماعت تو مدرسه برگزار کنم 😅
خلاصه نماز رو شروع کردم غافل از اینکه عین مسلم بن تو کوفه شدم 😩 😎
نماز عصر رو تموم کردم پشت سرم رو نگاه‌ کردم ‘آخرین باز مانده فقط خودم بودم 😅 😬 😂
مربی طرح امین 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 1 نظر

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت

نظر از: ذاکری [بازدید کننده]
ذاکری

موفق باشین عزيزم

1401/09/09 @ 05:31


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

جمعه های انتظار

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس