خاطره ایی به یاد ماندنی
09 آذر 1401 توسط ذاكري
اولین سالی که سطح دو حوزه رو تموم کردم
مدیر مدرسه راهنمائی روستامون بهم پیشنهاد ائمه جماعت مدرسه رو دادن. منم اول با شک و دو دلی پذیرفتم و طبق مراحلی وارد مدرسه شدم و شدم روحانی مدرسه 🤗
بچهها رو به نماز دعوت کردم چند نفری قبول کردن و منم شادان که میخوایم نماز جماعت تو مدرسه برگزار کنم 😅
خلاصه نماز رو شروع کردم غافل از اینکه عین مسلم بن تو کوفه شدم 😩 😎
نماز عصر رو تموم کردم پشت سرم رو نگاه کردم ‘آخرین باز مانده فقط خودم بودم 😅 😬 😂
مربی طرح امین