جمعه های انتظار

  • خانه 
  • تلنگر ♥️#خدا_جان  معرفت مهدوی  آرامش رسیدن به خدا داستان  
  • تماس  
  • ورود 

‌  مثل یک کاموا

09 دی 1401 توسط ذاكري

‌
# مثل یک کاموا

🌸 زندگى مثل یک کامواست🧶 از
دستت که در برود، مى شود
کلاف سر در گم،گره مى خورد، میپیچد به هم، گره گره مى شود

🌸 بعد باید صبورى کنى، گره را به
وقتش با حوصله وا کنى
زیاد که کلنجار بروى، گره بزرگتر
مى شود، کورتر مى شود
یک جایى دیگر کارى نمى شود کرد،
باید سر و ته کلاف را برید
یک گره ى ظریف و کوچک زد، بعد آن گره را توى بافتنى جورى قایم کرد، محوکرد، جورى که معلوم نشود.

🌸 یادمان باشد گره هاى توى کلاف
همان دلخورى هاى کوچک و بزرگند
همان کینه هاى چند ساله باید یک جایى تمامش کرد
سر و تهش را برید.

🌸 زندگى به بندى بند استْ
به نام حرمت که اگر پاره شودتمام است.

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

جمعه های انتظار

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس