#پاییز_نوشت
صدای قُل قُل کتری و بوی نان خانگی
صدای بع بع گوسفندان با اون زنگوله کوچک آویز گردنش
جیک جیک جوجه رنگی های زیر بال و پر خانم مرغه
اون کره تازه ایی که روی نون مالیده میشه
صدای شرشر جوی آب کنار باغ انار
سحر خیز و هیاهوی مرد روستا
اون کشاورزی که با توکل بر خدا راهی مزرعه میشه و کمر همت را محکم میبنده
معلمی که با عشق میاد سرکلاس درس برا اموختن تعالیم و آموزه های دینی که خروجی اش میشه شهید وشهیده ها
بدان زندگی جریان دارد
پس زندگی کن تا نفس در جان داری و شقایق ها را ببار آور
#به_قلم_خودم
#پاییز_نوشت